کد خبر : 1140
تاریخ انتشار : یکشنبه 16 مهر 1402 - 10:16
328نمایش

هزینه‌های انتقال آب دریای عمان به اصفهان سرسام‌آور است/ لزوم پرهیز از حل سیاسی بحران آب زاینده رود

هزینه‌های انتقال آب دریای عمان به اصفهان سرسام‌آور است/ لزوم پرهیز از حل سیاسی بحران آب زاینده رود
هر از چند گاهی دولت ها بدلیل ناتوانی در حل ریشه ای بحران زاینده رود استفاده از نسخه هایی را در دستور کار خود قرار می‌دهند که نتیجه ای جز اتلاف سرمایه کشور و فرصت سوزی در پی نخواهد داشت که می توان به طرح هایی از قبیل باران زائی، آب ژرف و یا انتقال آب از دریای عمان (خلیج فارس) برای حوضه زاینده رود اشاره کرد. روی سخن این مقاله بیشتر کسانی هستند که از سرمایه ریاست محترم جمهوری برای اهداف و طرح هایی مایه می گذارند که در نتایج آن تردید جدی و اساسی وجود دارد و هزینه های اجتماعی کشور را بالا می برند.

به گزارش زاینده‌رود پایدار، ریاست محترم جمهوری روز جمعه گذشته هشتم مهرماه در خلال سفر یک روزه خود به اصفهان بازدیدی از روند اجرائی طرح انتقال آب از خلیج فارس داشتند و در جریان روند اجرائی آن قرار گرفتند و برای تسریع در اتمام آن به منظور کاهش بحران آب در زاینده رود دستور و توصیه هائی نیز ارائه دادند.از اینکه ایشان دغدغه حل مشکلات اصفهان و بخصوص بحران آب در زاینده رود را دارند قدردانی می‌شود.

روی سخن این مقاله بیشتر کسانی هستند که از سرمایه ریاست محترم جمهوری برای اهداف و طرح هایی مایه می گذارند که در نتایج آن تردید جدی و اساسی وجود دارد و هزینه های اجتماعی کشور را بالا می برند. جهت آگاهی، در توجیه هر طرحی ابتدا دامنه تاثیر آن بررسی و ارزیابی می‌شود و پس از اطمینان به حصول نتایج، عملیات اجرائی آغاز خواهد شد.

طرح انتقال آب از دریای عمان به اصفهان بدلایل مختلف از جمله ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، پدافندی و غیره از حساسیت بیشتری برخوردار بوده و لازم بود قبل از شروع عملیات اجرائی بصورت ویژه به تمام ابعاد عنوان شده و درجه تاثیر آن در حوضه آبریز زاینده رود پرداخته شود و آنگاه عملیات اجرائی آن شروع گردد.

عملیات اجرائی طرح انتقال آب از خلیج فارس (دریای عمان) به اصفهان در نیمه اول سال گذشته به منظور تامین آب صنایع با رویکرد کاهش بحران آب در زاینده رود شروع شد. اجزای این طرح متشکل از تاسیسات آبگیری از دریا، تاسیسات نمک زدائی و سامانه خط انتقال آب به طول حدود ۹۲۰ کیلومتر است. ارتفاع پمپاژ مورد نیاز برای انتقال آب از دریای عمان (محل برداشت آب) تا محل تحویل آب در اصفهان حدود ۳۳۰۰ متر خواهد بود. تعداد ایستگاه های پمپاژ پیش بینی شده در این طرح ۱۲ ایستگاه و توان مورد نیاز برای انتقال ۷۰ میلیون متر مکعب آب در سال حدود ۱۶۰ مگاوات ساعت خواهد بود.

هزینه سرمایه گذاری اولیه این طرح با احتساب هزینه های تامین برق و خرید اراضی و سایر هزینه های مترتب بر طرح حدودا ۱۵۰ هزار میلیارد تومان پیش بینی می شود. هزینه های بهره برداری سالانه آن نیز حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان و قیمت تمام شده یک متر مکعب آب در این طرح بالغ بر ۲۰۰ هزار تومان خواهد شد. بدیهی است چون مبنای محاسبات ارزش فعلی است با افزایش قیمت ها، کلیه المان‌های عنوان شده افزایش خواهند یافت.

از طرفی منابع آب تجدید پذیر رودخانه طبیعی زاینده رود با احتساب تونل اول کوهرنگ (منابع آب متعلق به حقآبه داران از جمله محیط¬زیست حدود ۱۷۶ میلیون متر مکعب و ۷۰ میلیون متر مکعب شرب و صنعت قدیم، قبل از تصویب قانون توزیع عادلانۀ آب تعلق دارد) تا قبل از صدور تخصیص های جدید طی دو دهه گذشته توسط وزارت نیرو حدود یک میلیارد و ۱۴۰ میلیون متر مکعب در سال بود که با اجرای طرح های تخصیص یافته از این رودخانه، حجم منابع آب موجود به حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب کاهش یافته است که تنها ۲۰ درصد این کاهش بدلیل بروز خشکسالی های اخیر بوده است (یعنی حدود ۹۵۰ میلیون متر مکعب در سال خواهد بود). علیرغم اجرای طرح های کوهرنگ ۲ و چشمه لنگان (منابع آب در اختیار دولت ) وزارت نیرو تنها قادر به جبران حدود ۳۷۷میلیون متر مکعب آن شده است. سهم صنعت در بروز شرایط موجود حدود پنج درصد، شرب حدود ۴۵ درصد و طرح های کشاورزی بالادست حدود ۵۰ درصد است.

هر از چند گاهی دولت ها بدلیل ناتوانی در حل ریشه ای این بحران استفاده از نسخه هایی را در دستور کار خود قرار می‌دهند که نتیجه ای جز اتلاف سرمایه کشور و فرصت سوزی در پی نخواهد داشت که می توان به طرح هایی از قبیل باران زائی ، آب ژرف و یا انتقال آب از دریای عمان (خلیج فارس) برای حوضه زاینده رود اشاره نمود.

اگر چه انتقال آب از دریا بعنوان یک پتانسیل بالقوه برای تامین آب مناطق بحرانی بخش هایی از کشور اجتناب ناپذیر است ولی استفاده از این پتانسیل زمانی در حل بحران آب نتیجه خواهد داد که اولا اثبات شود بحران، ناشی از عملکرد مدیریت برمنابع آب نباشد و ثانیا راه حل های دیگر قابل رقابت از منظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی وجود نداشته باشد و این در حالی است که بحران موجود در زاینده رود ناشی از عملکرد وزارت نیرو در تخصیص آب خارج از توان این رودخانه و ناتوانی در کنترل برداشت‌های غیر مجاز است.

مجاورت حوضه آبریز زاینده رود با سایر حوضه های آبریز با منشاء زاگرس، استان اصفهان را متمایز از استان‌های کاملا خشک کرده است و گزینه های قابل رقابت زیادی را برای حل بحران آب در حوضه زاینده رود در قیاس با طرح انتقال آب از خلیج فارس فراهم کرده است.

سالانه بطور متوسط حدود ۲ میلیارد متر مکعب آب شیرین از استان اصفهان خارج می شود و این در حالی است که با اجرای این طرح سالانه ۷۰ میلیون متر مکعب با هزینه های سرسام آور قرار است به این استان منتقل شود. بنابر این در صورت وجود منابع مالی هنگفت برای اجرای چنین طرح هایی، آیا بهتر نبود با هزینه های بسیار کمتر طرح هائی مورد بررسی قرار گیرد که اولا تاثیر معنی داری در حل بحران آب در رودخانه زاینده رود داشته باشد و ثانیا منافع حاصل از آنها استان‌های بیشتری را پوشش دهد؟

با یک محاسبه ساده می توان به تاثیر بسیار اندک طرح انتقال آب از خلیج فارس به اصفهان به شرط پایداری (که البته در پایدار بودن آن بدلیل دستوری بودن برای سرمایه گذاران آن تردید وجود دارد) در حل بحران آب در زاینده رود پی برد و این در صورتی است که اصلی ترین موضوع در کاهش بحران آب زاینده رود، بازگشت به شرایطی است که سهم منابع آب محیط زیست و حقابه داران این رودخانه احیاء شود.

بنابر این توصیه می شود ضمن پرهیز از حل سیاسی بحران آب در زاینده رود، جهت حفظ سرمایه های اجتماعی و توان مالی کشور و حل این بحران اقدام به بررسی و اجرای طرح هایی شود که علاوه بر حل ریشه این بحران منجر به اعتماد عمومی و هم افزائی بیشتر بین استان‌هایی با حوضه های آبریز مشترک گردد.

مجمع ملی احیای دائمی زاینده‌رود

خیریۀ مهر کوثر**

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.